Friday, March 03, 2006

شعری از اکتاویو پاز

کنار نهر
زنِ کسی می‌شوید
پاهای سپیدش را
در آب تیره‌گون
میان ابرها
ماه می‌تابد
چنان دورادور
که کس به آن دست نمی‌یابد
چه دلربا، چه کیمیا
شوهرِ کسی می‌گذرد
در زورقی سپید
بر نهر تیره‌گون
خواستم بپرسم از مرد
پیشنهادش چه بود
اما پنهان شد ماه
در پس پشت ابرها

0 Comments:

Post a Comment

<< Home