Friday, December 23, 2005

نئورئالیسم در سینمای ایتالیا

سينما دنيايی را به رويمان می گشايد که مطابق با آرزوهايمان است
خيلی از اين پيش تر ها خواسته بودم مطلبی درباره سینمای نئورئالیستی ایتالیا بنویسم هر بارکه خواستم نشد و تنبلی کردم. به هر حال چند شب قبل که این اصطلاح در سریال شبهای برره (البته بصورت طنز)مطرح شد ،تحریک شدم که هر طور شده درباره مکتب نئورئالیسم در سینمای ایتالیا بنویسم(چون خیلی از کارگردانان بنام سینمای غرب، ایتالیایی هستند و در مکتب نئوریالیسم فیلم ساختند و می سازند که بسیاری از این فیلمها جزو فیلمهای برتر سینمای جهان هستند)
نئورئالیسم : سبک دنيايی واقعی و روياهامان

نئورئالیسم : اصطلاحی که نخستین بار در سالهای 43-1942 توسط منتقدان ایتالیایی " آنتونیو پیترنگلی "و " امبرتو باربارو " به عنوان جنبشی در سینمای ایتالیا تعریف شد که آغازگر آن فیلم " وسوسه " (1942 ) ساخته لوکینو ویسکونتی بود
فیلم " وسوسه " (1942 ) برداشتی آزاد از داستان " پستچی همیشه دو بار زنگ می زند" اثر " جیمز کین " بود که به ایتالیایی برگردانده شده بود
این فیلم که در محلهای طبیعی فیلمبرداری شد از نظر تصویری اصالتی بدست آورد که قابل قیاس با میزانسنهای مصنوعی تحمیل شده به فیلمهای ایتالیایی دوران رژیم فاشیستی نبود
در واقع نئورئالیسم گرایش کاملا جدیدی هم نبود. بلکه رواج مجدد قالب برخی از فیلمهای ایتالیایی دهه 1910 و بعدتر بعضی فیلمهای ساخت فرانسه ( آثار ژان رنوار ) و بعضی کشورهای دیگر بود. اما در سال 1942 بصورت جنبشی آگاهانه و نوپا در سینمای ایتالیا مطرح گردید
عوامل اقتصادی ‚ سیاسی و فرهنگی کمک کردند تا نئورئالیسم پا بگیرد.فیلمهای
متعددی به تقلید از" وسوسه " به سبک نئورئالیسم ساخته شدندکه در بین آنها فیلم دزد دوچرخه(1942 ) ساخته ویتوریو دسیکا را می توان نام برد.با اینحال بخاطر جنگ هیچ یک از آنها در خارج از ایتالیا مطرح نشد تا اینکه فیلم "رم، شهر بی دفاع "1945 ساخته روبرتو روسلینی مبلغ جنبش نئورئالیسم در سطح بین المللی گردید
پس از آن سایر فیلمهای نئورئالیستی مورد توجه جهانیان قرا گرفتند که از آن جمله می توان به " پیزان " و " آلمان سال صفر " (1947 ) روبرتو روسلینی ‚ " واکسی " و " دزد دوچرخه " اثر دسیکا‚ فیلمهایی از آلبرتو لاتوادا مثل "آنا"و "نورهای گوناگون" و " بنام قانون " ساخته پیترو ژرمی اشاره کرد
.نئورئالیسم شیوه مشخصی در سبک فیلم به بار آورد . در سال 1945 جنگ قسمت عمده چینه چیتا را ویران کرده بود‚ از این رو پلاتو و تجهیزات صوتی کمیاب بود. در نتیجه میزانسن رئالیستی متکی به محلهای واقعی شد. فیلمبرداری در خیابانها و خانه های شخصی باعث شد که فیلمبرداران ایتالیایی شیوه ای پیش بگیرند که در آن نظام نور پردازی " سه نقطه ای " هالیوود رعایت نمی شد. اگر چه در فیلمهای نئورئالیستی اغلب از بازیگران مشهور تاتر و سینما استفاده می شد‚ نابازیگران نیز به خاطر سر و وضع و رفتار رئالیستی شان در این فیلمها به کار گرفته می شدند. دسیکا یک گارگر کارخانه را به عنوان ستاره فیلم” دزد دوچرخه” انتخاب کرد. سینمای ایتالیا دارای سنت طولانی در دوبله بود و مهارت فیلمسازان در صداگذاری بعد از فیلمبرداری به آنها اجازه میداد که در محلهای واقعی با افراد فنی کمتری کار کنند و دوربین خود را آزادانه حرکت دهند. آزادیهای فی البداهه نسبی در بازی و صحنه ‚ قابلیت انعطاف خاصی در قاب بندی و حرکت دوربین را موجب شد ‚ که در صحنه مرگ پینا در "رم، شهر بی دفاع " ‚و در سکانس پایانی " آلمان سال صفر " خود را به رخ می کشد.نماهای تعقیبی در بازار روباز در" دزد دوچرخه " امکاناتی را که کارگردانهای نئورئالیست در فیلمبرداری در محلهای واقعی یافتند ‚ نشان می دهد
دو پهلویی فیلمهای نئورئالیستی نیز محصول روایتی است که از شکل گیری یک آگاهی دانای کل بر فراز رویدادها جلوگیری می کند.گویی وقوف بر تمامی واقعیت غیر ممکن است. این بخصوص در پایان بندی فیلمها کاملا آشکار است.گرایش نئورئالیسم بر طرح و توطئه مقطعی و بر روایتگری نا محدود باعث شده است که بسیاری از فیلمها بر خلاف سینمای هالیوود پایان باز داشته باشند
نئورئالیسم در سل 1950ر به تدریج رو به افول نهاد. جوزفه دی سانتی در فیلم " برنج تلخ " با استفاده از از فاکتورهایی چون احساسات و همچنین حضور یک ستاره ( سیلوانا منگانو ) دست به ساخت ملودرامی در زمینهای برنج کاری زد و از این طریق به بهره برداری تجاری از عقیده نئورئالیستی پرداخت. و به جنبشی که بیان گر حیات هنری سینمای ایتالیا و اهمیت اجتماعی آن در دهه 40 ‚ خصوصا سالهای اولیه پس از جنگ بود ‚ پایان بخشید. در واقع از آنجا که نیروهای اقتصادی و فرهنگی جنبش نئورئالیسم را سرپا نگه داشته بودند‚ خود آنها هم علت اصلی افول آن را فراهم نمودند.ایتالیا پس از جنگ به سوی رفاه و رونق می رفت و حکومت به فیلمهایی که جامعه معاصر ایتالیا را مورد انتقاد قرار می داد ‚ روی خوش نشان نمی داد. پس از سال 1949 سانسور و فشار دولت جنبش را در تنگنا قرار داد. تولید فیلمهای پر هزینه دوباره آغاز شد و سرانجام کارگردانهای نئورئالیست که حالا دیگر معروف شده بودند ‚ روی به کارهای شخصیتر آوردند: روسلینی درباره انسان گرایی مسیحیت و تاریخ غرب تحقیق می کرد‚ دسیکا رومانسهای احساساتی می ساخت و لوکینو ویسکونتی به بررسی محیطهای اشرافی می پرداخت. اما تاثیراتی که جنبش نئورئالیست از خود به جای گذاشت ‚ مدت زمان زیادی پس از بین رفتن آن بطول انجامید و گواه این مطلب فیلمهای زیادی است که امروزه در بسیاری از کشورها و همچنین در خود ایتالیا ساخته میشوند

0 Comments:

Post a Comment

<< Home