Sunday, November 26, 2006

در باب تلاش منطقی و حرفهای قشنگ زدن

موضوع بحثم تلاش است. اصولا مفهوم تلاش کردن در جهت رسیدن به هدفی مشخص ،در ذهن آدمی
معنی مثبتی را تداعی می کند.اما اینکه آیا انتخاب هر روشی برای تلاش در جهت رسیدن به هدف جایز
است یا نه خود بحثی مجزاست
در دوره تحصیلم در دانشگاه استادی داشتیم که عبارت جالبی را بکار می برد که به نوعی تبدیل به
تکیه کلامش شده بود.عبارتی که آن استاد محترمه (خانم بود ) بکار می برد این بود
تلاش منطقی " . بکار بردن ابن عبارت از سوی استاد آنقدر برابم جالب آمد که از همان زمان این
عبارت را جزو قاموس لغاتم گنجاندم و در بسیاری موارد از آن هنگام تا به امروز ازاین عبارت توصیفی استفاده کردم.
چندی قبل نیز هنگام گفتگو با دوستی ارجمند این ترکیب وصفی را بکار بردم.که همین مورد
بحثمان قرار گرفت.لازم دانستم که مختصری درباره اش بنویسم
طبیعتا صحبت از تلاش و کوشش که به میان می آید در پی اش ،انتظار رسیدن به هدفی را نیز در سر می پرورانیم
و در واقع با شوق رسیدن به هدف یا نیاز به دستیابی آن است که وادار به تلاش می شویم . اما در جهت داشتن زندگی سالم از منظر اصول اخلاقی و قانونی و رعایت حقوق دیگران نیازمند تلاشی هستیم که ضمن رعایت موارد ذکر شده
برایمان نتیجه-گرا هم باشد.از آنجاییکه اصولا منطقی حاکم بر روابط انسانها در یک جامعه بهنجار (نرمال) طوری بنیان گذاری
شده است که اصول اخلاقی و قانونی را نیز در بر می گیرد ودر نتیجه هر فرد عضو این جامعه بهنجار که بر طبق این اصول و ضوابط در جهت رسیدن به خواسته و هدفش تلاش کند در یک زمان معقول به خواسته اش می رسد و اگر به احتمالی هم نرسید دلایل آن
برایش روشن می شود و می تواند در موارد بعدی با رفع معایب و کمبود ها به خواسته اش برسد.
هر چند نوشته هایم در سطرهای بالا مربوط به یک جامعه با معیارهای استاندارد زندگی بود و ممکن است شکایت خواننده متن را در
بر داشته باشد که دلایلم برای تلاش منطقی در جامعه ما که با معیارهای یک جامعه استاندارد و بهنجار در بسیاری موارد فاصله دارد ،
کافی نیست. اما می توان با اندیشیدن تدایبیر لازم و وضع بعضی موارد در قوانون و اصلاح برخی دیگر از موارد ناکارامد به داشتن جامعه ای سالم که بتوان با "تلاشی منطقی" در آن به خواسته هایمان برسیم، امیدوار باشیم