انجمن شاعران مرده
معلم می رود بالای میز می ایستد و از بچه ها سوال می کند: کی می تونه بگه من چرا اینجا ایستادم. یکی از بچه ها می گوید: برای اینکه قدتان بلندتر بشه.همه می خندند
معلم می گوید: برای اینه که به خودم بگم میشه با دید متفاوت و تازه ای به کلاس نگاه کنم
این صحنه کلیدی فیلم "انجمن شاعران مرده" به کارگردانی پیتر ویر (1989) و با بازی رابین ویلیامز است که بر اساس رمانی از ن.ه.کلاین بام ساخته شده است. ضرورت طرح آن در اینجا این است که این فیلم در مورد آموزش و پرورش است. این فیلم می خواهد ضرورت نگاه خلاقانه و نوآوری را در سیستم سنتی تدریس بیان کند . چقدر با روحیات دانش آموزانمان آشنا هستیم ؟ چقدر آنها را دعوت می کنیم که به تفاوتهایشان توجه داشته باشند ؟ آیا می دانیم که در میان دانش آموزانمان غیر از دکتر و مهندس، شاعر و نویسنده و هنرمند هم داریم ؟ اصلا سعی کرده ایم از این تفاوت استعدادها در جهت تدریسمان استفاده کنیم
**دم را غنیمت بشماریم.بچه ها نظر بدید. از شرکتتان در بحث متشکرم . زندگیتان را خارق العاده کنید
می دانید که دانش آموزانمان با شعر ، ادبیات ، نقاشی و حتی طنز بیگانه اند . فکر می کنند اگر بخندند جرمی مرتکب شده اند. گاهی می پرسند : آقا اگه ما توی دفترمان لطیفه حتی علمی بنویسیم و کسی دفترمان را ببیند چه بگوییم؟ فایده این جزوه ها که شبیه کتابند چیه؟
** پاره اش کنید بچه ها انجیل که نیست. پاره اش کنید.این یک نبرد است. تلفات آن روح و روان شماست.زبان تنها برای ارتباط برقرار کردن نیست برای ابراز علاقه هم هست
فکر نمی کنید شعر ، احساسات ، علایق و سلیقه های فردی این وسط جایی بین تستها و امتحانات مکرر گم شده است.ما خود نخستین قربانیان سیستم آموزش سنتی هستیم.فرسودگی و پیری زودرس ، افسردگی ، عصبانیت ، سکته ها حکایت آینده ماست
ما با عدد و رقم سر و کار داریم . آمار قبولی ، میانگین نمرات بالا ، تعداد تشویقیها، اینها تمام ذهن مارا به خود مشغول کرده است. متفاوت بودن اما جرم است .دردسر دارد. بدنامی دارد
پایان فیلم انجمن شاعران مرده غمبار است. یکی از دانش آموزان به دلیل عدم درک از سوی خانواده و سیستم آموزشی خودکشی می کند. سیستم آموزشی برای گریز از این وضعیت معلم را مقصر دانسته و با استفاده از خود دانش آموزان، او را قربانی می کند
معلم پس از اخراج برای بردن وسایل شخصی اش به کلاس می آید.برخی از دانش آموزان در جدال با وجدان خوددر حضور مدیر مدرسه پیش معلم اعتراف می کنند که مجبور به این کار شده اند.سپس در حرکتی نمادین بر روی میزها می روند و می ایستند
معلم از آنها تشکر می کند و می رود
************
چندی قبل تلویزیون شبکه 3 فیلم "انجمن شاعران مرده" را نشان داد.این نوشته واکنشی است به تاثیرات این فیلم و بهانه ای برای تکرار حرفهایی که قبلا هم در جاهای دیگر نوشته بودم.قسمتهایی که پررنگ شده اند از گفتگوهای فیلم نقل شده اند.بعنوان یک معلم فکر می کنم همه ما باید با این نوع معلمان همذات پنداری کنیم
معلم می گوید: برای اینه که به خودم بگم میشه با دید متفاوت و تازه ای به کلاس نگاه کنم
این صحنه کلیدی فیلم "انجمن شاعران مرده" به کارگردانی پیتر ویر (1989) و با بازی رابین ویلیامز است که بر اساس رمانی از ن.ه.کلاین بام ساخته شده است. ضرورت طرح آن در اینجا این است که این فیلم در مورد آموزش و پرورش است. این فیلم می خواهد ضرورت نگاه خلاقانه و نوآوری را در سیستم سنتی تدریس بیان کند . چقدر با روحیات دانش آموزانمان آشنا هستیم ؟ چقدر آنها را دعوت می کنیم که به تفاوتهایشان توجه داشته باشند ؟ آیا می دانیم که در میان دانش آموزانمان غیر از دکتر و مهندس، شاعر و نویسنده و هنرمند هم داریم ؟ اصلا سعی کرده ایم از این تفاوت استعدادها در جهت تدریسمان استفاده کنیم
**دم را غنیمت بشماریم.بچه ها نظر بدید. از شرکتتان در بحث متشکرم . زندگیتان را خارق العاده کنید
می دانید که دانش آموزانمان با شعر ، ادبیات ، نقاشی و حتی طنز بیگانه اند . فکر می کنند اگر بخندند جرمی مرتکب شده اند. گاهی می پرسند : آقا اگه ما توی دفترمان لطیفه حتی علمی بنویسیم و کسی دفترمان را ببیند چه بگوییم؟ فایده این جزوه ها که شبیه کتابند چیه؟
** پاره اش کنید بچه ها انجیل که نیست. پاره اش کنید.این یک نبرد است. تلفات آن روح و روان شماست.زبان تنها برای ارتباط برقرار کردن نیست برای ابراز علاقه هم هست
فکر نمی کنید شعر ، احساسات ، علایق و سلیقه های فردی این وسط جایی بین تستها و امتحانات مکرر گم شده است.ما خود نخستین قربانیان سیستم آموزش سنتی هستیم.فرسودگی و پیری زودرس ، افسردگی ، عصبانیت ، سکته ها حکایت آینده ماست
ما با عدد و رقم سر و کار داریم . آمار قبولی ، میانگین نمرات بالا ، تعداد تشویقیها، اینها تمام ذهن مارا به خود مشغول کرده است. متفاوت بودن اما جرم است .دردسر دارد. بدنامی دارد
پایان فیلم انجمن شاعران مرده غمبار است. یکی از دانش آموزان به دلیل عدم درک از سوی خانواده و سیستم آموزشی خودکشی می کند. سیستم آموزشی برای گریز از این وضعیت معلم را مقصر دانسته و با استفاده از خود دانش آموزان، او را قربانی می کند
معلم پس از اخراج برای بردن وسایل شخصی اش به کلاس می آید.برخی از دانش آموزان در جدال با وجدان خوددر حضور مدیر مدرسه پیش معلم اعتراف می کنند که مجبور به این کار شده اند.سپس در حرکتی نمادین بر روی میزها می روند و می ایستند
معلم از آنها تشکر می کند و می رود
************
چندی قبل تلویزیون شبکه 3 فیلم "انجمن شاعران مرده" را نشان داد.این نوشته واکنشی است به تاثیرات این فیلم و بهانه ای برای تکرار حرفهایی که قبلا هم در جاهای دیگر نوشته بودم.قسمتهایی که پررنگ شده اند از گفتگوهای فیلم نقل شده اند.بعنوان یک معلم فکر می کنم همه ما باید با این نوع معلمان همذات پنداری کنیم